هنر انسان غار نشین :
ابتـدائی ترین آثار هنـری که انسـان آن را خلق کـرده و تاکنون یافت شـده است ، به حـدود سی هــزار سـال قبـل مربـوط می شود . این آثـار بیشتــر در کشورهای فرانسه و اسپانیا یافت شده اند و شامل تصاویر حیواناتی چون گاو کـوهـــان دار ، گــاو وحشـی ، گـــوزن و اسـب است . محّــل ایـن نقــاشی در عمق غــارهــا ، دور از نــور طبیعی روز و در مکــانی مجـــزا ، از مکــان زیست انسـانهـای نخستین بوده است .
انســان هــای نخستیـن بــا چـه انگیــزه و بـه چـه دلیـلی این آثــار را ترسیــم می کـرده اند ؟
این نقاشی هـا مُسلّماً برای زیباتـر کـردن محیط و به منظور نمایش و ایجادلذّت بصری خلق نشده انـد ، زیرا گفتیم این آثـار در عمق غـارهـا ، و دور از نـور طبیعی همچنین جدا از زندگی آنها ترسیم شده اند .
انسان های نخستین با استفاده از سنگ های نوک تیـز و وسایلی شبیـه آن و بـا وسایل بسیار ساده ی ابتـدائی این آثـار را ترسیـم کـرده است . گفتـه می شود ، شکارچیـان غـار نشین از ایـن نقاشی هـا برای نشانـه گیـری و تیراندازی استفاده می کرده اند .
انسان نخستین با دقّت در شکل ، حرکات ، رفتار و تناسبـات جسمی یک جانور ، به شناختی جامع از حریف قدرتمنـد خود دست می یافتـه و با آفرینش دوباره ی آن جانور در قالب تصویر بر دیوار و سقف غـارگویی که بخشی از وجود آن جانور را به تسخیر در می آورده ، سپس با تیر اندازی به سوی آن ، نه تنهـا بر مهارت تیراندازی خود می افزوده ، بلکه از این راه آن بخش از وجود شکار را که در تسخیـر داشته ، مغـلوب می کـرده است . لـذا هنگـامی که به شکـار می رفته با اعتماد به نفس و مهارت بیشتری با شکار روبرو می شده است .
به همین علّت این نقاشی ها برای او از اهمّیّت اسرار آمیزی بـرخوردار بوده و شاید از این رو آنها را چون طلسم های جادویی ، دور از دستـرس ، در اعماق غارها نگه می داشته است .
اهمّیّت دادن به آثـــار هنــری و مُقــدّم دانستن آن به امـــور روزمــــره دردوره های بعــد نیـز به همـان قوّت دیـده می شود . مثـلاً زمـانی که انسـان از غــارنشینی و شکـار بـه مرتبـه ی متکاملتـری از زنـدگی اجتمــاعی رسیــد، تواناییهـای خاک را شنـاخت ، بـه کشاورزی پرداخت و بـه شیـوه ی استخـراج سنگ درمعادن پی برد .
هنگامی که انسـان سنگ آهن را کشف کرد ، اوّلیـن استفـاده ی او از این کشف ساخت ابزارهـای نـو نبـوده ، بــلکه از آن به عنـوان مــاّده ی رنـگی در نقـاشی دیـواری و ترسیـم نقــوش بر روی تـن خـود و رنگ گیسوانش بهـره گرفت . کشف مس ، پی بردن به قدرت چکش خواری این فلز و امکان ساخت اشیـاء با آن نیـز ، پیش از اینکه به سـاخت ظـروف آشپزی بینجـامد ، در شکل مُهرهای گردنبنـد ظاهر شد . آلیـاژهای فلـزی و فنّ جوشکاری نیز ابتـدا بـرای جواهـر سـازی به کـار رفت و بعـدهـا به منظور ابـزار سـازی و ساخت اشیــای کاربردی ، مورد بهره برداری قرار گرفت .
انسان غار نشین با مخاطراتی روبرو بوده که همواره ایشان را در تشویش و نگـرانی قـرار می داد . خشم طبیعت جسـم و روحشـان را آزار می داد و نیازهای ابتدائی زندگی ، چون تأمین خوراک و پناهگاه تمام زندگی شان را در جدال برای بقای روزانه می بلعید . زندگی گروهی ، کمی به زندگی او آرامش داد . کم کم او از شکار جانوران به نگهداری و پرورش آنان ( دامداری ) روی آورد . بتدریج راز و رمز خاک را کشف کرد و راه و رسم کشاورزی را آموخت .
در شیوه ی جدید زندگی ، نیاز به داشتن سر پناه هایی دائمی و مستقر شدن در محّل هایی خاّص بود . کم کم مهارت خانه سازی او پیشرفت کرد . سفالگری و ریخته گری فلزات منتهی به تهیّه ی ظروف پخت و پز و نگهداری آب و غذا شد و رنگ های معدنی در تزئین و زیبا سازی محیط زندگی ، صنایع دستی - و نقاّشی ها و مجسمه هایی که مُعرّف مراحل مختلف فعلّیّت بخشیدن به توان هنری انسان ها بود - به صورت پیشرفته تری به کار گرفته شد . همین جوامع کوچک باعث به وجود آمدن تمدّن های بزرگ در دوره های بعد بود .
تمدّن هایی که آثار به جای مانده از آنها مُعرّف تأثیر عمیق آنها در سر نوشت بشریّت است و ما انسان های معاصر بخش اعظمی از هویّت کنونی خویش را مدیون همین تمدّن ها هستیم .
هنر: تجلّی روح کمال طلب و جمال جوی انسان در قالب محسوس است ؛ به عبارت دیگر :
« اهل هنر بودن یک فرد نشانه ی این است که او در مرتبه ی بالایی از کمال و رشد انسانی قرار دارد . همین خصلت پسندیده ، چنانچه در مقیاس یک جامعه ی انسانی و وسعت یک سرزمین ظهور کند ، از نشانه های شکل گیری یک تمدّن است و بر عکس . »
نظرات شما عزیزان: